به گزارش مشرق، در پشت پرده شکلگیری شبکههای اجتماعی «ردپای» سرویسهای اطلاعاتی آمریکا و غرب و رژیم صهیونیستی کاملاً مشهود است و مصادیق فراوانی در اینباره وجود دارد.
رصد برخی از گروههای شبکههای اجتماعی نشان میدهد، سرویسهای اطلاعاتی بیگانه با هدف تمرکز بیشتر بر افکار عمومی با «تولید ابزار» با قابلیت «سرعت نفوذ بالا در میان کاربران» به تکاپو افتادهاند.
نتایج این رصد نشان میدهد که برخلاف سادهانگاریها، یک جریان «قدرتمند» در فضای شبکههای اجتماعی ظهور و بروز یافته است.
به عبارت دیگر، دشمن با اهداف از پیش تعیین شده و مشخص در صحنه «جنگ نرم» با ابزار نوینی به نام «شبکههای اجتماعی» ورود پیدا کرده و در حال حاضر بیش از «50» نرمافزار را تولید و عرضه کرده که به سرعت هم در سطوح مختلف نفوذ مییابد.
بررسیهای متعددی درباره نقش و جایگاه شبکههای اجتماعی در تعاملات سیاسی، اجتماعی و فرهنگی صورت گرفته و میگیرد که نتیجه مجموع آنها این بوده که «رویدادها در این فضا بدون کمترین نظارتی گسترش مییابد.»
فعالیت در شبکههای اجتماعی با دو هویت «مجازی» و «حقیقی» صورت میگیرد. این فعالیت زمان مشخصی ندارد اما میتوان زمان گردهمآیی کاربران حول یک موضوع و تعداد کاربران را به صورت نسبی تخمین زد.
همچنان که در جریان انتشار یک «پست» یا مطلب جدید در فاصله زمانی نزدیک به 3 ساعت و نیم ، دستکم 900 هزار نفر درگیر موضوع مطروحه شدهاند.
در جریان انتشار یک «خبر» جدید به فاصله زمانی 46 دقیقه نزدیک به 4 میلیون کاربر حول خبر مذکور فعال شدهاند و این «پتانسیل» و «ظرفیت» قابل توجه شبکههای اجتماعی را آشکار میسازد.
نکته بسیار مهم و قابل تأمل این که جامعه هدف این شبکهها از سن 14 سالگی به بالا تعریف شده است و این خود از یک سو «تهدید» و از دیگر سو «فرصت» میتواند باشد.
*بررسی محتوایی شبکههای اجتماعی
در نمای کنونی محتوای منتشره و گسترش یافته در این شبکهها را میتوان به محورهای زیر تقسیمبندی کرد:
- ترویج اندیشههای ضد دینی و مشخصاً رویارویی با اسلام
- شبههافکنی درباره مسائل دینی و آموزههای اسلامی
- ترویج روحیه ناامیدی و یاس
- القای ناکارآمدی نظام
- تحریک احساسات و عواطف علیه تصمیمات حوزههای سیاسی،اجتماعی و فرهنگی
- تهدید زبان فارسی (با به کارگیری شیوه نگارش خاص از زبان فارسی)
اگرچه ادعاهایی مبنی بر تولیت و نظارت در این شبکهها بعضاً مطرح شده اما واقعیت این است که این شبکهها در حوزههای دولتی و خصوصی فاقد متولی نامدار و مشخصی است و این بسیار «خطرناک» است.
فضای کنونی شبکههای اجتماعی «تهدید کننده» نشان میدهد و باید در اینباره چارهاندیشی کرد.
شبکههای اجتماعی را باید در سه بخش مجزا تقسیم و تعریف کرد:
- حوزه زیرساخت
- حوزه ابزار
- حوزه درخواست کاربر
بررسی عملکرد گروههای تابلودار در شبکههای اجتماعی نشان میدهد که این گروهها اگر چه میکوشند خود را مجزا از یکدیگر تعریف کنند اما در رویدادهای مهم و سوژههای قابل توجه به همپوشانی یکدیگر میپردازند. همچنان که تقلای گروههای ضد انقلاب در هفتههای اخیر با موضوعیت «انتخابات» کاملاً مشهود است.
این بررسیها نشان میدهد که عوامل دشمن در شبکههای اجتماعی در صدد ایجاد جریان غالب در مواجهه با رویدادها و سوژههای روز داخلی و خارجی علیه ایران و ایرانی هستند.
*نیازها و پیشنیازها برای ورود به شبکههای اجتماعی
بررسیها نشان میدهد که «شبکههای اجتماعی» به تدریج خود را به عنوان «یک جریان» معرفی میکند. برخورد با «شخص» یا «سازمان» به راحتی امکانپذیر است اما با «یک جریان» نمیتوان برخورد کرد بلکه باید زمینههای «نفوذ» در این جریان و همچنین شیوههای «مدیریت» آن را تمرین کرد و به تدریج جریانی که میتواند به عنوان یک تهدید عمل کند به عنوان یک فرصت مورد استفاده قرار گیرد.
به گزاره دیگر، باید در این میدان با یک برنامهریزی مشخص و مدون به اولا «نقشهخوانی و بازیخوانی» عملیات دشمن پرداخت و ثانیاً «سازوکار توانمندی» را برای مقابله مهیا کرد.
ایجاد نظام هدفمند برای فعالیت در شبکههای اجتماعی، ایجاد زبان مشترکی در گروههای مختلف شبکههای اجتماعی برای پاسخگویی به شبهات، رصد و اشراف کامل بر تحرکات در شبکهها به صورت آنلاین، حضور به موقع و ارائه مستندات در مواجهه با بروز یک شایعه، تولید محتوای متناسب با رویدادها و اتفاقات روز جامعه و آموزش حرفهای فعالان این شبکهها برای مواجهه با اخبار و شایعات از جمله اهداف این برنامهریزی خواهند بود.
رصد برخی از گروههای شبکههای اجتماعی نشان میدهد، سرویسهای اطلاعاتی بیگانه با هدف تمرکز بیشتر بر افکار عمومی با «تولید ابزار» با قابلیت «سرعت نفوذ بالا در میان کاربران» به تکاپو افتادهاند.
نتایج این رصد نشان میدهد که برخلاف سادهانگاریها، یک جریان «قدرتمند» در فضای شبکههای اجتماعی ظهور و بروز یافته است.
به عبارت دیگر، دشمن با اهداف از پیش تعیین شده و مشخص در صحنه «جنگ نرم» با ابزار نوینی به نام «شبکههای اجتماعی» ورود پیدا کرده و در حال حاضر بیش از «50» نرمافزار را تولید و عرضه کرده که به سرعت هم در سطوح مختلف نفوذ مییابد.
بررسیهای متعددی درباره نقش و جایگاه شبکههای اجتماعی در تعاملات سیاسی، اجتماعی و فرهنگی صورت گرفته و میگیرد که نتیجه مجموع آنها این بوده که «رویدادها در این فضا بدون کمترین نظارتی گسترش مییابد.»
فعالیت در شبکههای اجتماعی با دو هویت «مجازی» و «حقیقی» صورت میگیرد. این فعالیت زمان مشخصی ندارد اما میتوان زمان گردهمآیی کاربران حول یک موضوع و تعداد کاربران را به صورت نسبی تخمین زد.
همچنان که در جریان انتشار یک «پست» یا مطلب جدید در فاصله زمانی نزدیک به 3 ساعت و نیم ، دستکم 900 هزار نفر درگیر موضوع مطروحه شدهاند.
در جریان انتشار یک «خبر» جدید به فاصله زمانی 46 دقیقه نزدیک به 4 میلیون کاربر حول خبر مذکور فعال شدهاند و این «پتانسیل» و «ظرفیت» قابل توجه شبکههای اجتماعی را آشکار میسازد.
نکته بسیار مهم و قابل تأمل این که جامعه هدف این شبکهها از سن 14 سالگی به بالا تعریف شده است و این خود از یک سو «تهدید» و از دیگر سو «فرصت» میتواند باشد.
*بررسی محتوایی شبکههای اجتماعی
در نمای کنونی محتوای منتشره و گسترش یافته در این شبکهها را میتوان به محورهای زیر تقسیمبندی کرد:
- ترویج اندیشههای ضد دینی و مشخصاً رویارویی با اسلام
- شبههافکنی درباره مسائل دینی و آموزههای اسلامی
- ترویج روحیه ناامیدی و یاس
- القای ناکارآمدی نظام
- تحریک احساسات و عواطف علیه تصمیمات حوزههای سیاسی،اجتماعی و فرهنگی
- تهدید زبان فارسی (با به کارگیری شیوه نگارش خاص از زبان فارسی)
اگرچه ادعاهایی مبنی بر تولیت و نظارت در این شبکهها بعضاً مطرح شده اما واقعیت این است که این شبکهها در حوزههای دولتی و خصوصی فاقد متولی نامدار و مشخصی است و این بسیار «خطرناک» است.
فضای کنونی شبکههای اجتماعی «تهدید کننده» نشان میدهد و باید در اینباره چارهاندیشی کرد.
شبکههای اجتماعی را باید در سه بخش مجزا تقسیم و تعریف کرد:
- حوزه زیرساخت
- حوزه ابزار
- حوزه درخواست کاربر
بررسی عملکرد گروههای تابلودار در شبکههای اجتماعی نشان میدهد که این گروهها اگر چه میکوشند خود را مجزا از یکدیگر تعریف کنند اما در رویدادهای مهم و سوژههای قابل توجه به همپوشانی یکدیگر میپردازند. همچنان که تقلای گروههای ضد انقلاب در هفتههای اخیر با موضوعیت «انتخابات» کاملاً مشهود است.
این بررسیها نشان میدهد که عوامل دشمن در شبکههای اجتماعی در صدد ایجاد جریان غالب در مواجهه با رویدادها و سوژههای روز داخلی و خارجی علیه ایران و ایرانی هستند.
*نیازها و پیشنیازها برای ورود به شبکههای اجتماعی
بررسیها نشان میدهد که «شبکههای اجتماعی» به تدریج خود را به عنوان «یک جریان» معرفی میکند. برخورد با «شخص» یا «سازمان» به راحتی امکانپذیر است اما با «یک جریان» نمیتوان برخورد کرد بلکه باید زمینههای «نفوذ» در این جریان و همچنین شیوههای «مدیریت» آن را تمرین کرد و به تدریج جریانی که میتواند به عنوان یک تهدید عمل کند به عنوان یک فرصت مورد استفاده قرار گیرد.
به گزاره دیگر، باید در این میدان با یک برنامهریزی مشخص و مدون به اولا «نقشهخوانی و بازیخوانی» عملیات دشمن پرداخت و ثانیاً «سازوکار توانمندی» را برای مقابله مهیا کرد.
ایجاد نظام هدفمند برای فعالیت در شبکههای اجتماعی، ایجاد زبان مشترکی در گروههای مختلف شبکههای اجتماعی برای پاسخگویی به شبهات، رصد و اشراف کامل بر تحرکات در شبکهها به صورت آنلاین، حضور به موقع و ارائه مستندات در مواجهه با بروز یک شایعه، تولید محتوای متناسب با رویدادها و اتفاقات روز جامعه و آموزش حرفهای فعالان این شبکهها برای مواجهه با اخبار و شایعات از جمله اهداف این برنامهریزی خواهند بود.